به کودک فال فروشی گفتم چه میکنی؟ گفت : به انهایی که در زندگی امروزشان مانده اند فردا را میفروشم..

یک دقیقه سکوت بخاطر از دست دادن همه ارزوهایم..!

از چوپانی پرسیدم : چه خبر؟ گفت: گرگ شد ان بره ای که نوازشش میکردم..

همه چیز داشت خوب پیش می رفت تا اینکه بزرگ شدیم..

تجربه نشون داده اهمیت دادن به کسی که سطحش از خودت کمتره موجب رم کردن و در بعضی اوقات هاری هاد میشه..! گاز نگیر عزیزم چخه ..

خدایا حواست هست صدای گریم داره از همون جایی مباد که تو از رگش به من نزدیکتری..

امشب خیلی دلم گرفته نمیدونم تاوان چیو دارم پس میدم؟؟؟؟!!!!

چه بگویم كه ضربه ى آخر را
"خدایم" زد!!!
آن زمان كه براى رفتنت استخاره كردى و "خوب "آمد ...

   هنوز هم صدقه هایم به نیت سلامتی توست…



هی….؟
معشوقه ی من….



سلامتی…؟؟؟!!!!

شب را دوستـــ ــ ـ دارم ...! چرا که در تاریکـــ ـی .. چهره ها مشخــــــ ـص نیست !!

و هر لحظــــــــ ـه .. این امیـــــ ـد .. در درونــــــ ــم ریشه می زند ... که آمده ای .. ولی من ندیده ام!

درد یعنی : سرت به همون سنگی بخوره که یه روزی به سینت میزدی

کم باش اصلا هم نگران گم شدنت نباش اونی که اگه کم باشی گمت میکنه همونیه که اگه زیاد باشی حیفت میکنه..

باورت بشود یا نه, روزی میرسد که    دلت برای هیچ کس به اندازه من تنگ نخواهد شد... برای نگاه کردنم"" خندیدنم" اذیت کردنم" برای تمام لحظاتی که در کنارم داشتی         روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود     میدانم روزی دیگر نیستم.. و هیج کس تکرار من نخواهد شد..

نداشتن تو ويرانم ميكند...
و داشتنت متوقفم!!!
وقتي نيستي كسي را نمي خواهم.
و وقتي هستي" تو را" می خواهم.
رنگهايم بي تو سياه است ،و در كنارت خاكستري ام
خداحافظي ات به جنونم مي كشاند...
و سلامت به پريشانيم!؟!
بي تو دلتنگم و با تو بي قرار....
بي تو خسته ام و با تو در فرار...
در خيال من بمان
از كنار من برو

تو دست در دست ديگرى،من در حال نوازش دلى كه سخت گرفته است از تو...
مدام بر او تكرار ميكنم كه:
نترس عزيز دل آن دستها به هيچكس وفا ندارند...

                             امشب چند شب است که نیامدی
                 پنجـــــــــــره...
                                                    بوی دلتنگی نفس های من گرفته است
و نگاهم به سان افکار وحشی پرنده ای
                                       به سوی تو می اید
            اما فاصله بین من وتو
        همجنان یک قطره تا آسمان باقیست
بــــــــــــاران...
                                                              اینجا همه با دردهای من آشنایند
                                           پنجره پنجره نیست
               دریجه ی غبار گرفته ی دلتنـــگی هاست
                     کاش امشب بیایی بـــــــاران

                                                                    این گردنبند را تا آخر عمر
از گردنم باز نمی کنم ..
وقتی موقع جدا شدن از آغوشت
به لباست گیر کرد و
گذاشت برای آخرین بار
خوب صورتت را ببینم ...!!

عاشق اون لحظه ام....
که از پشت بغلم میکنی ....
نفسات گردنمو نوازش میده...
آروم میگی :
"نفسم " چطوره ؟؟!
و من غرق لذت میشوم !
این لحظه ها رو با هیچ چیز توی دنیا عوض نمیکنم ♥

..

نبودنش زياد برايم مهم نيست...
خاطراتش عذابم ميدهد...
فندكي براي روشن كردن سيگارم داد و رفت...
هنوزم كه هنوزه...
نميدانم سيگارم را با يادش روشن كنم...
يا به يادش سيگارم را روشن كنم...
شايد مي خواست وقتي كه رفت...
تنها نباشم!!!

تلخ ترین قصه دنیاست صبح تا شب بخندی اما شب تا صبح ...

تنهایی سیگار بکشی....!!

گاه دلتنگ میشوم دلتنگتر از همه ی دلتنگی ها ...
گوشه ای می نشینم وحسرت ها را می شمارم وصدای شکست ها و
خنده ها را...
و وجدانم را محاکمه می کنم...من کدام قلب را شکستم و کدام امید را نا امید کردم,کدام خواهش را نشنیدم و کدام احساس را له کردم وبه کدام دلتنگی خندیدم که این چنین "دلتنگم

 

"

ای که بی تو خودمو تک و تنها می‌بینم
هر جا که پا میذارم تو رو اونجا می‌بینم

یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود
قصه‌ی غربت تو قد صد تا قصه بود

یاد تو هر جا که هستم با منه
داره عمر منو آتیش میزنه

تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد
گونه‌های خیسمو دستای تو پاک می‌کرد

حالا اون دستا کجاس اون دوتا دستای خوب
چرا بیصدا شده لب قصه‌های خوب

من که باور ندارم اون همه خاطره مرد
عاشق آسمونا پشت یک پنجره مرد

آسمون سنگی شده خدا انگار خوابیده
انگار از اون بالاها گریه هامو ندیده

یادتو هرجا که هستم با منه
داره عمر منو آتیش میزنه

خدایــــــــــــا التمـــــــــــاست مــــــی کنـــــــــم
همــــــه دنیــــــــــایـــــــت ارزانــــــــــیِ دیگــــــــــــران !
ولــــــــــــــــی ;
آنــکـــــــــــه دنـیــــــــــایِ من اســــــــــت.....
مـــــــــــــــــــــالِ دیــگـــــــــــری نبــــــــــاشـــد .....
 

 چه میفهمی از روزگارم…؟
از دلتنگی ام؟
گاهی به خدا التماس میکنم خوابت را ببینم…
می فهمی؟
فقط خوابت را…